وداع با جانبازی که معلم اخلاق و صبوری بود
نوشتن در فراق انسان بزرگ سخت است و سختتر آنکه این فراق ناگهانی باشد. خبر درگذشت جانباز هشت سال دفاع مقدس جناب آقای دکتر غلامحسین دشتی، دچار حال شوکآوری کرده است. تفاوتی ندارد که چقدر با سوگ پس از مرگ مواجه شده باشیم، وقتی برای چندمینبار باز با چنین ضربهای روبهرو میشویم، بهت و عمق درد ناشی از آن برایمان همانقدر شوکهکننده است که بار اول. وقتی کسی را از دست میدهیم، ناخودآگاه ذهنمان به گذشته برمیگردد و میکوشد اولین و آخرین لحظات دیدار و جملاتی را که از او شنیدهایم، به یادمان آورد.
روز دوشنبه مورخ 16اسفندماه خبری برای برخی ساده و عادی و برای جمعی سوزان تا عمق پوست و استخوان منتشر شد: جناب آقای غلامحسین دشتی،رئیس شورای اسلامی شهر یزد بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.برای کسانی که دکتر دشتی عزیز را از نزدیک میشناختند این مصیبت بسیار خرد کننده است هرچند باید تسلیم امر الهی بود و بدون اینکه ابراز شکایتی باشد، گفت: الحمد لله علی کل حال.
اواسط بهمن، یک جلسه فرهنگی طبق دوشنبه های هر هفته بعد از نماز مغرب و عشا در دفتر اندیشکده جهش با این بزرگوار داشتیم.طبق معمول همیشه، راس ساعت حاضر می شدند و درباره مسایل فرهنگی استان صحبت میکردند و چه راهکارهای علمی را برای بهتر شدن فرهنگ استان یزد بیان می کردند.جناب دکتر دشتی اهل فضل بود. فضل و علمش قرین تواضع مطبوع بود. علم فراوان سر او را به پایین کشیده بود و به پایین ها هم نگاه مهربانانه داشت. گفتارش عین صواب و سداد. روشش به دور از افراط و تفریط. انقلابی ای متین. عمرش را وقف علم نافع و خدمت به دین کرده بود. شری نداشت. حاجاتش کوتاه و جانش عفیف. مطالب عمیق علمی را چنان بیان میکرد که مخاطبانش با تمام وجود آنرا فهم میکردند. به راستی عینیت فرمایش امیر حکمت و بیان و مولای علم، در وصف متقین بود که فرمودند:
*فالمتقون فیها هم أهل الفضائل. منطقهم الصواب. و ملبسهم الاقتصاد. و مشیهم التواضع. غضوا ابصارهم عما حرم الله علیهم و وقفوا أسمائهم علی العلم النافع لهم. شرورهم مأمونه. و حاجاتهم خفیفه. و أنفسهم عفیفه. *
جای این عزیز هرجا فضل، صلاح، سداد، تواضع، علم نافع و تعهد هست خالی است.
اگرچه عمیقا معتقدم مرگ ما انسانها لحظهای زودتر یا دیرتر اتفاق نمیافتد و مشیت الهی بر این قرار گرفته است که انسانها پس از دورهای که از قبل تعیین شده، روزی این جهان خاکی را وداع گفته و بهسوی سرزمین نور حرکت کنند اما مرگ در هر سنی اتفاق بیفتد برای بازماندگان ناگهانی و زودهنگام است. اینجاست که جز گذر زمان و باور به لطف الهی، سنگینی داغ این دوست ازدسترفته را نمیتوان تسلی داد. بر این باورم که انسانها با جدایی روح از این کالبد سنگین به رهایی میرسند اما از آنجا که معرفت و آگاهیمان از جهان پس از مرگ بسیار ناچیز است، هنوز سوگ از دستدادن عزیزان جزء سختترین مراحل زندگی انسان به شمار میرود.
از خداوند رحمان و رحیم میخواهم که به تمام بازماندگانش، خصوصا همسر محترم، نجیب و صبورش و فرزندان عزیزش صبر مضاعف عطا کند و روحش را در درجات بالای بهشت میهمان فرماید..