ردپای کمرنگ انجم یزدی در تاریخ معاصر
«میرزا محمّدعلی اَنجُم یزدی» از شاعران و خوشنویسان برجسته استان یزد در عصر قاجار است که همواره توجه ویژهای به ادبا و ظرفای زمانه خود داشته و ضمن دم خور بودن با ارباب و اصحاب فضل و کمال و شعرا، در دستگاه اداری و دیوانی خود به تربیت و پرورش افراد مستعد و با فضل همّت میگماشته است.
به گزارش طلوع یزد، «حسین مسرّت» نویسنده و محقق فرهنگی استان یزد در مورد این شاعر و خوشنویس برجسته یزدی اظهار کرد: «میرزا محمّدعلی اَنجُم یزدی» متخلّص به انجم از احفاد «محمّدتقیخان بافقی» معروف به خان بزرگ از سلسله خاندان مشهور به «خوانین» و حاکم یزد در دوران افشار و زندیه است.
وی اضافه کرد: میرزا محمّدعلی که خود نیز همچون پدر و اجدادش از افراد حکومتی و دیوانی یزد بوده، حاصل پیوند دو خاندان نامدار یزد یعنی «خوانین» و «نوّاب مصلی» (نوّاب یزدی) بوده و از این رو در برخی تذکرهها از او با نام میرزا محمّدعلی نوّاب یزدی یاد شده است.
مسرت خاطرنشان کرد: بنا بر مندرجات جامع جعفری، محمّدتقیخان دارای ۲۲ پسر و ۲۶ دختر بوده که یازده نوۀ پسری او به نام محمّدعلی بوده که دو تن از آنان میرزا محمّدعلی هستند، یکی فرزند علی عسکرخان و دیگری فرزند محمّدحسین خان و در آن کتاب تنها اشاره به سه نوۀ دختری او به نام میرزا محمّدعلی شده که فرزندان میرزا ابوالحسن، میرزا محمّد و میرزا محمّدرضا هستند.
وی ادامه داد: همچنین تنها دو نفر از دامادهایش هم شامل نوّاب میرزا عبدالحی و نوّاب میرزا علیرضا، پیشوند نوّاب دارند و شش نفر از آنها سیّد هستند؛ امّا در یک جای این کتاب اشاره به نوّاب میرزا محمّدعلی خان، صدر خاصّۀ شریفه شده که از یاران محمّد زمان اصفهانی، حاکم یزد و میرزا عبدالعلی صدر رکاب مشهور به کوکب یزدی بوده که تقریبا از لحاظ زمانی با انجم یزدی مطابقت دارد.
این پژوهشگر فرهنگی استان یزد عنوان کرد: میرزا محمّدعلی انجم در تمام مدّت زندگانی خود، منصب صدارت خاصّه را داشت و بیشتر اوقات عمر خود را صرف تحصیل کمالات صوری و معنوی آن روزگار به ویژه صنعت خط کرد، چنان که در خطّ نستعلیق به پیروی از مکتب میر (محمّدبن حسن حسینی سیفی قزوینی، ملقّب به عمادالملک و مشهور به میر) بزرگترین و معروفترین خوشنویس نستعلیق ایران، سرآمد شد.
به گفته وی، میرزا محمّدعلی پیوسته با ارباب و اصحاب فضل و کمال و شعرا دمخور بود و در دستگاه اداری و دیوانی خود به تربیت و پرورش افراد مستعد و با فضل همّت میگماشت و همواره در محفل خاصّ خود، ادبا و ظرفا را راه میداد و به آنها توجّهی ویژه داشت و خود نیز به نگارش متون و سرودن اشعار بویژه غزل میپرداخت.
وی افزود: صاحب میکده با عبارات زیر، شعر و نثر او را ستوده است: «گلشن طبعش در ترتیب نظم و نثر، مجمع بحرین رموز غیبی و قلمش در نگارش معانی، قرین خامۀ لاریبی، شاهد معنی از امداد مداد خامهاش سرمۀ سلیمانی کشیده و صفحهای از آثار اشعار دلپذیرش زره داوودی پوشیده».
مسرت با بیان این که در تذکرههای موجود تنها ابیاتی از غزلیات او درج است، متذکر شد: اتّفاق نادر این که درست در همان زمان، شاعر دیگری با نام میرزا محمّدعلی متخلص به انجم در شهر تفت واقع در پیرامون یزد زندگی میکرد، که پدرش از اکابر تفت و مادرش از سادات جعفری یزد و از بستگان سیدمرتضی حیران یزدی از شعرای این خطه بوده است.
این نویسنده یزدی در پایان اظهار کرد: صاحبان میکده و حدیقه الشّعرا که معاصر او بودند، شرحی از زندگانی و اشعار او را در تذکرۀ خود آوردهاند و در «تذکرۀ منظوم رشحه» هم شرحی منظوم به نام محمّدعلی انجم تفرشی آمده که ظاهراً با توجّه به سکونت محمّدباقر رشحه در یزد و مشابهت نام تفت و تفرش، باید مراد انجم تفتی باشد زیرا در یک زمان، نمیتواند سه شاعر با نام محمّدعلی و تخلص انجم وجود داشته باشد.