جایگاه معلم بر کسی پوشیده نیست/ هل من ناصر ینصرنی
حقیقت این است که جایگاه ویژه معلم و کارگر تعریف شده است اما آنچه که باید به آن پرداخته شود این است که آیا این جایگاه در زندگی این دو قشر ارزشمند و زحمتکش نمود دارد؟
سرزمین ایران از سویی مهد علم و دانش و بستر پرورش معلمان، استادان و دانشمندان بزرگی است که رسالت انبیاء را به شایستگی به جای آورده اند، و از سوی دیگر دیار تلاشگرانی است که در سایه کار و کوشش خداپسندانه آنان چرخ های صنعت و اقتصاد کشور یک دم از حرکت بازنایستاده است.
در آستانه روز جهانی کارگر و روز معلم هستیم دو قشری که به حلال خور ترین های ایران معروفند. نان معلمی و کارگری اگرچه خیلی با هم فرق دارند اما هیچ شکی در آن نیست که حلال ترین نان آور دنیا هستند و با وجودی که خیلی کم اند بابرکت اند.
کارگر و معلم واژه های مقدس فرهنگ دینی و ملی ما هستند. این دو قشر تلاشگران بی ادعا، جزء گروههای ارزشمند، تاثیرگذار و سودمند جامعه اند که علیرغم میزان مزد کم، کارهای بزرگی را انجام می دهند.
عرق جبین چهره کارگری که در کارخانه ذوب آهن کار می کند در گرم ترین روزهای سال، حنجره معلمی که اغلب اوقات سال از بس حرف زده و تلاش کرده مفاهیم را به دانش آموزان تفهیم کند گرفته انقدر با ارزش اند که در خصوص اهمیتشان کتاب ها نوشته شده.
نمی خواهم داستان را مثل فیلم های بالیوودی کنم اما حقیقت این است که بر خلاف برخی هنر پیشه ها که این روزهای در خصوص مضرات و دشواری های کارشان مستند و فیلم می سازند و در آن کلی به طرفدارانشان به جرم اینکه دوستشان دارند توهین می کنند، کارگران و معلم ها همیشه نادیده گرفته می شوند.
کسی نیست که از آنها دفاع کند بیکار که می شوند انگار از اول هم مهم نبوده اند نادیده می گیریمشان. هروقت بودجه به ته دیگش! می رسد اول حقوق معوق این بندگان خدا تاخیر می خورد و اول از همه از آنها می خواهیم صبوری کنند.
اگرچه گروهی از این ها قلم بدست اند و گروهی ابزار بدست و جایگاه های اجتماعی متفاوتی دارند اما به نظر می رسد مظلومیتشان به شدت شبیه هم است و درد های مشترک زیادی دارند.
نگاه فرزندانی که به دست هایشان است و چشمشان دنبال… می خواهند اما آنها حتی نمی توانند عکس این چیزها را هم برای عزیزانشان بخرند.
طبعشان بلند است و سرشان به آسمان اما دستشان خالی حتی صدایی هم ندارند که دردهایشان را فریاد بزنند و ناچارند با سیلی صورت سرخ کنند و در مقابل تمام خواستهای موجه و غیر موجه عزیزانشان تنها بگویند شرمنده ام.
ما چه می کنیم؟
هر سال روز معلم و کارگر که می شود ما خبرنگار ها که تازه انگار از خواب بیدار شده ایم قلم در دست می گیریم و در رسای تلاش ها و زحمت هایشان کلی مدیحه سرایی می کنیم و کلی هندوانه الکی زیر بغلشان می گذاریم.
به جاست که در برابر شما عزیزان بپا ایستاد تا یادمان بماند که لازمه پیشرفت در هر جایگاهی حضور پر شور شماست و نور پر فروغتان در هیچ زمان و مکانی ، بی فروغ نخواهد شد.
از خداوند منان عزت و سلامتی برای این دو قشر تلاشگر آرزومندم و امیدوارم ضمن ارج نهادن شایسته به مقام والای این عزیزان، گامی در جهت گرم کردن دلهای بزرگ و کاستن دغدغه های آنان برداریم.