من به احتمال زیاد از کرونا جان سالم به در میبرم!
یک نویسنده و معلم خوش ذوق یزدی در اینستاگرام خود در وصف حال و هوای این روزهای کشور نوشت: من به احتمال زیاد از کرونا جان سالم به در میبرم و چهل سال آینده رو میبینم!
مریم مشهدی فعال فضای مجازی و معلم خوش ذوق یزدی در اینستاگرام خود در “تلخند”ی نوشت:
من به احتمال زیاد از کرونا جان سالم به در میبرم و چهل سال آینده رو میبینم!
بعد از چهل سال که به دیار باقی شتافانده شدم ، با خداوند ملاقات خواهم کرد و حتما از حال و هوای امروزمون براش توضیح میدم!
بهش میگم: جناب پروردگار!
اون زمان که ما داشتیم آخرین ورژن امتحانات جناب عالی رو پاس میکردیم و با کرونا دست و پنجه نرم میکردیم، و درست همون موقع که همه ی کار و کاسبی و نمایشگاه و شیرینی پزی و پول را به خاطر مسائل بهداشتی تعطیل کرده بودیم و بست در منزل نشسته و آی فیلم میدیدیم، عده ای هم وطنِ از شما بی خبر در جاده های شمال در حال قلیان کشیدن بودند!
بعضی دیگر حتی پا را فراتر نهاده و قصد باکو کرده بودند تا به صدای دلنواز و غیر مجاز جناب معین گوش بسپارند!
حتی در یک موردِ ناب عده ای با اشتها ضریح لیس زده و فیلم گرفته و در اینستاگرام به اشتراک گذاشته و دل دیگران آب کرده اند!
لطف بفرمایید اگر عدالتی هست، هر چه سریع تر اجرا بفرمایید و این جماعتی که در بحبوحه ی کرونا به فکر هوا و هوس خویش بودند را به جهنم راهنمایی کنید!
به اینجا که میرسیم احتمالا جناب پروردگار به پشتی صندلی خویش تکیه داده و گلویی صاف میکنند و میفرمایند: ببین مشهدی!
تو خودت معلم بودی!
خودم بارها شاهد بودم که در مقابل دانش آموزان بی شعورت درمانده شدی و فقط نگاهشون کردی!
چطور توقع داری من جهنم رو از این جماعت بی شعور پر کنم؟!
با این قیمت سوخت و کارگر روزمزد!
چطوره که بفرستمشون بهشت و انسان هایی شبیه به خودشون رو سر راه شون قرار بدم؟
میتونم پراید صد و یازده رو نشونشون بدم و بگم تو بهشت فقط از اینا داریم!
یا حتی در منوی غذاشون ، روغن پالم و برنج پاکستانی قرار بدم!
میتونم هر وقت مریض شدن، بهشون بگم خودشون بمالند! یا خودشون قرنطینه بشن! چطوره؟ موافقی؟!
من سکوت کوتاهی میکنم و میپرسم: امکان نداشت که شما حساب شده تر آفرینش میکردین؟!
لزومی داشت که این جمعیت زیاد با این کیفیت اندک خلق بشن؟!
در این لحظه خداوند نگاه عاقل اندر سفیه انداخته و میفرمایند: مشهدی!
فکر نمیکنی زیادی داری حرف میزنی؟!
میلیاردها شکایت هست که باید بهشون رسیدگی کنم!
میشه بری و اجازه بدی نفر بعدی بیاد؟!
.
.
و من اتاق شکایت را ترک کرده و غرغر کنان به این فکر میکنم که آیا مجازات خداوند برای این جماعت بی شعور کافی هست یا خیر